جریان نفوذ در اشغال خرمشهر/ رئیسجمهور ایران چطور سرباز صدام شد؟
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۶۴۴۰۰
خبرگزاری فارس ـ گروه حماسه و مقاومت ـ زهرا بختیاری: برای لحظاتی چشمانتان را ببندید و برگردید به ۴۲ سال قبل در چنین روزی. امروز چهارم آبان سال ۱۳۵۹ است. عراق چند روزی است که حملات خود علیه جمهوری اسلامی را آغاز کرده و حالا سرمست از اشغال «محمره»، پیشرویهای خوبی داشته. ۳۳ روز نیروهای مردمی و تعداد اندکی از رزمندگان ارتش و بسیج و سپاه همه جوره با دست خالی، پای کار ماندهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خرمشهر؛ شهری که تا همین دو ماه قبل، زندگی در آن جریان داشت و مردم مشغول کار و بارشان بودند و بچهها در کوچه پس کوچههایش بازی میکردند، حالا زیر چکمههای دشمن بود. تا چند روز قبل، تابستان داغ کوی طالقانی برای ساکنانش دلچسب بود و کسی نمیدانست قرار است چه بلای ناگهانی بر این مردم وارد شود.
اما حالا در اولین روزهای آبان، افرادی که برای مقاومت مقابل دشمن ایستادهاند، مجبورند خانه به خانه در خرمشهر بگردند و هر طور شده آنهایی را که تاکنون حاضر نشدهاند دل از خانه و دیارشان بکنند، راضی کنند که باید با پای خودشان شهر آباء و اجدادی را ترک کنند.
زهرا حسینی در برشی از کتاب «دا» که روزهای خونین شهر را روایت میکند، در خاطره آخرین روزهای اشغال مینویسد: «هر چه به محله مولوی نزدیکتر میشدیم، کوچهها خلوتتر و بیروحتر میشد. دیوار خیلی از خانهها با توپ و خمپاره فرو ریخته بود. از توی کوچه لباسهای بچگانه را روی طناب یا دمپاییهای رنگارنگ را میدیدم و یاد خواهر و برادرانم میافتادم. یک جا عروسکی بین خاک و خلها افتاده بود. احساس کردم با چشمان آبیاش بدجوری نگاهم میکند. انگار زندگی در آنجا مرده بود و همه جا خاک مرگ پاشیده شده بود.»
نیروهای مردمی در حال ساخت کوکتل مولوتف برای مقاومت با بعثیها
نفوذیها میخواستند گردن مقاومت را بشکنند
تکلیف عراق مشخص بود که چه میخواهد و با امکاناتی که غرب در اختیارش گذاشته بود با خیال راحت جلو میآمد و هر روز موفقتر از روز قبل عمل میکرد. اما در این سو، این مردم بودند که با چنگ و دندان همان چند روز را هم ایستادند و نمیگذاشتند دشمن به خواستهاش برسد، تنها با دشمن پیش رو در حال جنگ نبودند. دشمنی دیگر به مراتب خطرناکتر از بعثیها پشت سر رزمندگان اسلام، اجازه نمیداد مقاومت نتیجه دهد. دشمنی که در نظام اسلامی نفوذ کرده بود و شناختش برای مردم عادی، گاهی خیلی سخت میشد.
شاید از همین رو بود که یکی از همین نفوذیها توانسته بود تا صندلی ریاست جمهوری پیش رود و حالا که وقت جنگ است، از درون گردن مقاومت را بشکند. ابوالحسن بنیصدر که توانسته بود با وعده خدمت، رأی بالایی از مردم بگیرد، حالا به دشمنی تبدیل شده بود که خطرش کمتر از بعثیها نبود.
او در برهه حساس آغاز جنگ تحمیلی مسئولیت فرماندهی کل قوا را نیز بر عهده داشت و در مقابل دشمن تا بن دندان مسلح اجازه نمیداد همان بضاعت کمی که جمهوری اسلامی ادوات جنگی در اختیار دارد، هم به دست رزمندگان برسد.
بنیصدر گفته بود گلوله توپ و خمپاره مگر نقل و نبات است
آیتالله عبدالله محمدی، یکی از روحانیون مبارز روزهای خونین شهر در خصوص این کارشکنی بنیصدر میگوید: «کمکم محاصره خرمشهر تنگتر شد. زیرا گمرک و بندر متصل به شهر بود و از طرف دیگر، ساختمانهای سازمانی که ۵۰۰ متر با شهر فاصله داشت به تصرف عراقیها درآمد. از سوی دیگر، پل و غسالخانه هم که تقریباً یک کیلومتر با شهر فاصله داشت، به تصرف عراقیها درآمد. نیروهای ما در داخل شهر در حال دفاع از خرمشهر بودند و در بیرون از شهر حضور نداشتند و حداکثر در دروازههای شهر بودند. ما در این مدت هم هر چه تقاضای کمک و نیرو میکردیم تا نیروهای ما تقویت شوند، هیچ خبری از کمکها نبود. در آن زمان بنیصدر به اهواز آمده بود و ما دو نفر را مأمور کردیم که به اهواز بروند و با بنیصدر دیدار کنند و بگویند که حداقل چند گلوله توپ و خمپاره به ما بدهند. بنیصدر هم جواب داده بود که گلوله توپ و خمپاره مگر نقل و نبات است که به شما بدهیم. دوستان ما هم با دست خالی برگشتند.»
باید به سبک اشکانیان بجنگیم
در شرایطی که دشمن برای حذف نفرات از گلوله توپ استفاده میکرد، فرماندهی کل قوا ـ که آن روز این سمت در اختیار بنیصدر بود ـ در روزهای اشغال خرمشهر، اعتقاد داشت باید اجازه دهیم دشمن شهر را اشغال کند و ما در این مدت از زمان استفاده کنیم و موضوع را از راههای دیپلماتیک حل کنیم! راه حلی که حتی اگر کسی از جنگیدن چیزی هم سر در نمیآورد، برایش خندهدار به نظر میرسید. هاشمی رفسنجانی در خاطراتش چنین مینویسد: «چقدر این نمایندههای خوزستان در مجلس داد زدند و از ته دل گریه کردند. پاسداران آنجا داد میکشیدند و خواستشان این بود که یک واحد ارتشی برای حمایت از نیروهای درگیر به آنجا برود. بنیصدر میگفت: نمیتوانیم بفرستیم و نداریم. سعی او بر این قرار گرفته بود که خرمشهر و آبادان را بدهیم و نیروهایمان را در شمال حفظ کنیم و بعد که بر خود مسلط شدیم، شهرها را پس بگیریم».
محسن رضایی نیز در این خصوص میگوید: «آقای بنیصدر معتقد بود که ما باید به سبک اشکانیان بجنگیم؛ یعنی زمین بدهیم ،دشمن را به داخل بکشانیم و زمان به دست بیاوریم و بعد از آن به دشمن هجوم ببریم. خود این موضوع هم در عدم حمایت و توجه به جبهه خرمشهر و یا در عدم ارسال تجهیزات و مهمات موثر بود.»
خرمشهر داره از دست میره! یه جوری مهمات برسونین بچهها دستشون خالیه
در حالی که پشت جبهه بسیاری از رزمندگان و فرماندهان جنگ با چنین رئیس جمهوری در حال چانه زنی بودند تا بدیهیترین خواسته خود را که گرفتن سلاح برای جنگیدن بود، به کرسی بنشانند، ناخدا هوشنگ صمدی از فرماندهان ارتش با نیروهایش کنار مردم میجنگید و مقاومت میکرد.
صمدی روزهای آخر مقاومت همچنان پیگیر است و روی نقشه علامت میزند. تنها قسمت کوچکی از شهر در دست نیروهای خودی است. کماندوهای عراقی داخل کوچهها و روی بامها قدم به قدم پیش میآیند و داخل خیابانها، تقریبا مقاومت ممکن نیست. بقیه فرماندهان ارتش که آنجا حضور دارند با او تماس میگیرند. تقریبا همه تقاضای مهمات و کمک دارند. ناخدا بیوقفه به آنها پاسخ میدهد و همزمان از ستاد عملیات جنوب تقاضای کمک میکند. ناخدا پشت خط صحبت میکند و به مخاطبش میگوید: «خرمشهر داره از دست میره! یه جوری مهمات برسونین. بچهها دستشون خالیه.»
تکاوران نیروی دریایی، نبردهای دفاع از شهرهای خوزستان را برنامهریزی و فرماندهی میکردند
آخرین دستور را ابلاغ کن: همه باید عقبنشینی کنند!
لحظاتی بعد در حالی که ناخدا صمدی در ناامیدی رسیدن مهمات سر بر دیوار گذاشته بود، ناگهان سرهنگ حسنی سعدی او را از پشت تلفن فرا میخواند. صمدی خوشحال و به امید رسیدن مهمات جواب میدهد. اما جملاتی میشنود که باعث میشود همانطور سر جایش خشک شود. سرهنگ حسنی سعدی میگوید: جناب ناخدا! قدردان فداکاریهایتان هستیم. آخرین دستور را ابلاغ کن. همه باید عقبنشینی کنند!
چند لحظه در سکوت میگذرد. برای ناخدا صمدی که در این مدت به خاطر مقاومت، تعداد زیادی از نیروهایش شهید شدهاند، شنیدن این جملات چیزی شبیه مرگ است. میماند چطور به بقیه این دستور را ابلاغ کند. سرانجام در انتهای شب سوم آبان و ابتدای روز چهارم آبان، با عبور اولین قایق حامل سربازان، عقبنشینی نظامیان آغاز میشود. هیچ کس سقوط خرمشهر را باور ندارد.
به واقع اگر نبودند نفوذیهایی چون بنیصدر خرمشهر اشغال میشد؟
پدر شهید محمد جهانآرا از فرماندهان سپاه در خرمشهر خاطرهای را از قول پسرش اینطور روایت میکند: «رفته بودند با بنیصدر پیش امام (ره)، محمد به امام گفته بود که این آقا امکانات لازم را به ما نمیدهد و دست دست میکند. امام (ره) توپیده بود به بنیصدر. بعد از جلسه بنیصدر، محمد را دعوا کرده بود که چرا جلوی آقا این حرفها را زده البته باز هم این دو نفر درگیری پیدا کردند. بنیصدر رفته بود خرمشهر، محمد یقهاش را گرفته بود و همدیگر را زده بودند.»
بالاخره چند ماه بعد دست نفوذ رو شد و بنیصدر به حکم امام از فرماندهی کل قوا برداشته شد و سپس از ریاست جمهور هم عزل شد. امام در حکم او هنگام برداشتنش از فرماندهی کل قوا مینویسند: «آقای ابوالحسن بنیصدر از فرماندهی نیروهای مسلح برکنار شدهاند.»
روزنامه کیهان روز ۴ آبان سال ۵۹ در گزارشی از وضعیت خرمشهر نوشت: «آخرین گزارشهای رسیده از جبهه جنوب حاکیست که اوضاع جنگ در خونینشهر بحرانی است و رزمندگان دلیر در این شهر در برابر تجاوز دشمن سرسختانه پایداری میکنند. بر اساس آخرین اخبار رسیده از جبهه خونینشهر و آبادان، مقاومت مدافعان انقلاب همچنان ادامه دارد و پل خونینشهر به علت آتش شدید دو طرف غیرقابل استفاده است. برتری آتش در این منطقه با متجاوزین است؛ در حالی که مهاجمین با توپخانه به نیروهای انقلاب حمله میکنند، رزمندگان اسلام بدون در دست داشتن تجهیزات کافی زرهی و توپخانه در مقابل تجاوز مزدوران صدام سرسختانه مقاومت میکنند.»
بلایی که جریان نفوذ میتواند بر سر مملکت بیاورد...
خرمشهر سرانجام پس از ۳۴ روز مقاومت جانانه سقوط کرد تا درسی باشد در تاریخ معاصر ایران. درسی که نشان میدهد بلایی که جریان نفوذ میتواند بر سر مملکت و منافع مردم بیاورد، اگر بیشتر از حمله نظامی اثر نداشته باشد، کمتر نیست. نفوذ میتواند تا چه حدی در بین مسئولان رسوخ کند و همه تحرکات حیله گرانهشان به پای نظام نوشته شود.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: سقوط خرمشهر دفاع مقدس خونین شهر فرماندهی کل قوا توپ و خمپاره گلوله توپ خونین شهر بنی صدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۶۴۴۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت پالتیکو از اعمال نفوذ زلنسکی بر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا
بر اساس گزارش نشریه «پالتیکو» رئیس جمهور اوکراین چند ماه قبل در دیدار با رئیس جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا به او برای تصویب بسته جدید کمکهای درخواستی جو بایدن برای کییف، ضربالاجل داده بود.
به گزارش مشرق، نشریه آمریکایی پالتیکو در گزارشی به نقل از منابع مطلع نوشت، «ولودیمیر زلنسکی»، رئیس جمهور اوکراین ماه دسامبر گذشته، کمتر از دو ماه بعد از آنکه «مایک جانسون» جمهوریخواه به ریاست مجلس نمایندگان آمریکا رسید به دیدار او در شهر واشنگتن رفته و به او این پیام را داده است: «زمان (برای ارتش اوکراین) رو به اتمام است.»
به نوشته پالتیکو، زلنسکی همچنان که به دیدار مایک جانسون در دفتر این رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در ماه دسامبر رفت، تصریح کرد که کشور او مدت زمان چندانی برای آنکه در برابر موج حملات موشکی و پهپادی جدید روسیه دوام بیاورد، ندارد.
به نوشته پالتیکو دو منبع مطلع گفتند رئیس جمهور اوکراین به جانسون ضربالاجل داده کمکهای جدید واشنگتن به ارزش حدود ۶۰ میلیارد دلار برای کییف را تا ماه «مارس یا آوریل» تصویب کند.
به گفته سه مقام مطلع دیگر که نامشان را فاش نساختند نشست این دو در ماه دسامبر تاثیر زیادی بر تصمیم چند روز پیش جانسون برای آنکه به رغم مخالفت همحزبیهای محافظهکارش بسته کمکهای ۶۰ میلیارد دلاری برای اوکراین را تصویب کند، داشته است.
پالتیکو در این مطلب نوشت: «جانسون کمتر از یک هفته مانده تا پایان ضربالاجل ارائه شده از سوی زلنسکی این کار را انجام داد. شنبه هفته گذشته مجلس نمایندگان آمریکا چهار لایحه جداگانه مربوط به کمکهای درخواستی دولت جو بایدن برای اوکراین، اسرائیل و حوزه اقیانوس هند-اقیانوس آرام به همراه یک سری تدابیر دیگر امنیت ملی تصویب کرد. جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا نیز روز چهارشنبه گذشته با امضایش این لوایح تصویب شده را به قانون تبدیل کرد. حالا کمکی نظامی معادل یک میلیارد دلار شامل موشکهای دوربرد که کییف با آنها میتواند حملاتی به پشت مواضع روسیه داشته باشد رهسپار اوکراین شده است.»
به نوشته این روزنامه آمریکایی سه مقام دیگر گفتند جانسون قبل از این تصویب این بسته کمکها برای اوکراین را وابسته به توافق بر سر سیاستهای مرزی درخواستی محافظهکاران کرده بود و مشخص نیست که چرا او حالا به تصویب این کمکها چراغ سبز نشان داده اما نشست چند ماه پیشش با زلنسکی او را تحت فشار گذاشت تا «تصمیم بگیرد آیا به خطر انداختن رهبریاش برای ارسال تسلیحات بیشتر برای اوکراین ارزشش را دارد یا خیر.»
پالتیکو خاطرنشان کرد که این مطلب را بر مبنای مصاحبه با هشت دستیار جمهوریخواه و دموکرات کنگره، لابیگر و مقام مطلع به مسائل اطلاعاتی غرب و آشنا به تفکر جانسون و گفتگوهای او با کارمندانش نوشته است؛ منابعی که هیچ یک نامشان فاش نشد.
در این مطلب عنوان شد که نشست زلنسکی و جانسون منجر به چهار ماه کشمکش حرفهای و شخصی برای او بر سر به چالش کشیدن جمهوریخواهانی که خواستار سرنگونیاش از ریاست مجلس نمایندگان هستند شد تا کمکهای نظامی برای متحدان آمریکا را به تصویب برساند. همچنین جانسون در پی این نشست به کارمندان دفترش این ضربالاجل را برای تهیه بسته لوایح مربوط به مجلس نمایندگان ارائه کرده و از آنها خواست: «تا قبل از رسیدن این ضربالاجل محض احتیاط بستهای که عملی باشد تهیه کنید.»
جانسون زمانی که در ماه اکتبر به ریاست مجلس نمایندگان آمریکا رسید به دنبال آن بود که شروط بیشتری برای تصویب کمکهای نظامی درخواستی جو بایدن برای اوکراین تعیین کند. اصلیترین شرط تصویب آن که از سوی جمهوریخواهان محافظهکار تعیین شد وضع تمهیدات سختگیرانه تر برای امنیت مرزهای آمریکا بود؛ شرطی که پذیرفته شدن توسط مجلس سنا که در کنترل دموکراتها قرار دارد بعید بود. با گذشت زمان لیست این شروط بیشتر هم شد و شامل تبدیل کردن برخی از کمکها به وام و استفاده از داراییهای توقیف شده روسیه برای بازسازی اوکراین شد.
پالتیکو نوشت: «یکی از رهبران ارشد مجلس نمایندگان آمریکا که با تفکرات جانسون آشنا است گفت اما پس از هشدار رئیس جمهور اوکراین مبنی بر اینکه تسلیحات نیروهایش تا رسیدن فصل بهار تقریبا تمام خواهند شد رئیس مجلس نمایندگان نتیجه گرفت تا قبل از این ضربالاجل باید اقدامی برای کمک به اوکراین انجام شود. این منبع که نامش را فاش نکرد، گفت: آنها به مهمات و تجهیزات نیاز داشتند تا بتوانند به جنگ ادامه دهند. پس از آن وظیفه تهیه لوایح مربوطه و تعیین مسیری برای پیشبرد آنها به دوش جاش هاجز، مشاور امنیت ملی جانسون افتاد.»
یک منبع دیگر که از اقدامات هاجز مطلع است به پالتیکو گفت: «جاش هاجز کسی است که اکثر وظایف سنگین را در این مدت انجام داد. او کسی است که به تدریج لوایح را با همکاری با وزارت دفاع، شورای امنیت ملی، روسای کمیتههای مربوط و اعضای دیگر تهیه کرد. او در طول چند ماه تلاش کرد تا تضمین کند جانسون فضای لازم برای امتیاز گرفتن و اتخاذ تصمیمات آگاهانه را داشته باشد.»
به نوشته پالتیکو، هاجز بر جانسون اعمال نفوذ مستقیم کرد. این روزنامه آمریکایی نوشت: «رئیس مجلس نمایندگان آمریکا از عدهای دیگر از کارمندان دفترش میشنید که نباید این کمکها را تصویب کند یا اینکه تنها باید از کمکهای در نظر گرفته شده برای اسرائیل حمایت کند اما هاجز در میان این حرفها استدلال کرد آمریکا فرصتی برای ایستادن برای محور رو به رشد روسیه-چین-ایران با فوریت و صرفهجویی هزینه پیدا کرده است.»
پالتیکو همچنین نوشت سه منبع مطلع به تفکرات جانسون گفتند حمله موشکی و پهپادی تنبیهی ایران به رژیم صهیونیستی نیز جانسون را بر آن داشت تا تصویب کمکهای واشنگتن برای رژیم صهیونیستی را نیز تسریع کند. جانسون روز بعد از حمله تنبیهی ایران با حکیم جفریز، رهبر اقلیت مجلس نمایندگان آمریکا تماس گرفته و به او گفت برای پیشبرد تمامی لوایح مربوط به کمکهای خارجی درخواستی واشنگتن آمادگی دارد.
منبع: ایسنا